وبلاگ :
عمو اكبر
يادداشت :
سفير ظهور
نظرات :
1
خصوصي ،
12
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علي
سلام
يک شبي مجنون نمازش راشکست بي وضودرکوچه ي ليلي نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ ازجام الستش کرده بود
گفت يارب ازچه خارم کرده اي برصليب عشق دارم کرده اي
خسته ام زين عشقدل خونم نکن من که مجنونم تومجنونم نکن
مرداين بازيچه ديگرنيستم اين تووليلي تومن نيستم
گفت اي ديوانه ليلي يت منم دررگت پنهان وپيدايت منم
سالهاباجورليلي ساختي من کنارت بودمو نشناختي
باز محرم و باز شور حسيني
يا حسين (ع)
منتظر حضورتم ...
پاسخ
سلام. زيبا بود. خدمت ميرسم...