سلام؛
مدتی بود که نمیتونستم مطلب بنویسم (لطفاً نپرسید چرا. به هزار و یک دلیل ناگفتنی! :دی!). امّا اتفاقاتی که اطرافم میافتاد آتش به جانم میزد و این آخری اتفاقی افتاد که هر چه صبر کردم دیدم بخاری از جایی برنخاست! (یا اگرم بوده کم بوده و غیرقابل رؤیت!). این بود که دست به قلم شدم. (حالا انگار کی دست به قلم شده! به این میگن خودجوگیری حاد!)
حرف اصلی من اینه که به دست بهانهجویان بهانه ندیم که بتونن برای اثبات خودباختگی ما دست به تحریف حقیقت بزنن و بعدش مجبور بشیم برای جبران مافات هزینه کنیم!
1. عربها از حضرت عباس علیهالسلام خیلی حساب میبرن. اینو میتونین از کربلاییهای توی فامیل بپرسین! هر چی میخواین به این بزرگمرد تاریخ ابراز ارادت کنین تا چشم حسود از کاسه در بیاد، ولی تو رو خدا پشت ماشینهاتون ننویسین «یا ابوالفضل»! مضحکهی عربها میشیم. درستش «یا اباالفضل» است. وقتی میگیم «یا ابوالفضل» درست مثل «ادارهی شعر و ادب و ترَب همایونی» میشه!!!
2. در زبان عربی، اسامی مشترک بین انسان و خداوند متعال، فقط اگر برای ذات اقدس الهی به کار بره «أل» معرفه میگیره. مثلاً واژهی «کریم» چون هم از صفات خداوند جلیله و هم از اسامی انسانه، اگه بگیم «الکریم» حتماً منظورمان خداونده. به همین دلیله که توی نقل روایات عبارت «قال الحسین علیهالسلام» رو میبینید (چون «حسین» نام خداوند نیست) ولی عبارت «قال العلی علیهالسلام» رو نمیبینید و به صورت «قال علی علیهالسلام» مشاهده میکنید! وهابیهای از خدا بیخبر در راستای دروغهای شاخداری که به شیعیان میبندن، ما رو نعوذ بالله «علیپرست» میخونن و معتقدن ما امام علی علیهالسلام رو همرتبه و همشأن خداوند متعال میدونیم!!! به همین خاطر معتقدن که منظور ما از به کار بردن واژهی «العلی» در عبارت «صدق الله العلی العظیم» امیرالمؤمنینه و اضافه کردن «أل» به نام مبارک ایشون رو جایز میدونیم! اینا رو گفتم که بگم متأسفانه چند وقت پیش که از اتوبان تهران-کرج رد میشدم دیدم یه مسجد بزرگ و زیبا کنار اتوبان ساختن و کنارش هم بوستان زیبایی طراحی کردن، ولی متأسفانه به صورت برجسته و بسیار بزرگ روی مسجد نوشتن «مسجد العلی علیهالسلام»!!! از ماست که بر ماست! زهی تأسف. زهی جهل. زهی بیسوادی...
3. قزوین در قدیم برای خودش آوازهای داشته. عربها دریاچهی خزر (دریای مازندران) رو با نام «بحر القزوین» میشناسن و انگلیسیزبانها هم به خاطر محرومیت از آوای «ق» به اون «دریای کاسپین» (= دریای قزوین) میگن. اون وقت خود ما بهش میگیم «دریای خزر»! خزرها قومی یهودی و غارتگر در شمال غربی این دریاچه بودن! از ماست که بر ماست! حالا هی بریم برای گرفتن حق و حقوقمون از بزرگترین دریاچهی جهان اجلاس بذاریم!
4. اون چیزی که حسابی منو به هم ریخت و مجبورم کرد این پست رو بنویسم (چون یه خورده به تخصصم که تبلیغاته مربوط میشه روی چنین مواردی حرص بیشتری میخورم!) تبلیغ بسیار مشمئزکنندهای بود که از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد ولی متأسفانه موج مخالفتی با آن شکل نگرفت!
همهی مردم در سالن اجتماعات جمع شدهاند و مشتاقانه منتظرند تا نانسی را بر روی سن زیارت کنند! نانسی در حضور خیل خبرنگاران و عکاسان وارد ایران میشود. پردهها کنار میرود و در مقابل تشویق انبوه تماشاگران مشتاق، دستمال کاغذی نانسی با شعار «نانسی به ایران آمد» رونمایی میشود! کنایهای وقیحانه از خودباختگی ملت شریف ایران در برابر یک رقاصهی بدکارهی عرب. باورم نمیشود که سهواً مجوز اکران گرفته باشد. به راستی ضرر اکران چنین تبلیغی از ضرر پخش آرم سمند و پژو در سریالهای سیما کمتر است؟؟؟
پ.ن.: اعیاد مبارک.